چند سال پیش یک نفر از من پرسید: «چگونه دایرهی واژگانم را بالا ببرم؟» صدایم مثل یک صوت ضبط شده در فضا پخش شد: «کتاب و فرهنگ لغت زیاد بخون.»
حالا میخواهم از مریمِ آن روز بپرسم: «تو که کتاب و فرهنگ لغت میخوانی، آیا دایرهی واژگانت را گسترده میدانی؟ آیا این کار واقعاً مؤثر است؟»
البته که مؤثر است. اما امروز به این پرسش اینگونه پاسخ نمیدهم. من تصور درستی از گستردگی دایرهی لغات نداشتم. گزارش و تحقیق مینوشتم. این که در یک متن بیش از دو بار یک واژه را به کار بگیرم، برایم نامطلوب بود؛ تا جایی که به خفّت نوشتن «میباشد» به جای «است» تن میدادم؛ یا به جای «غرور»، «تبختر» را وصلهی ناجور یک متن ساده میکردم. گویی میخواستم دانش کموزن خود را با کلمات سنگین، وزن بدهم. غافل از این که «سادهگویی» هنر است. اگر هدف شما از داشتن دایرهی لغات گسترده این است، پاسختان همان است که گفتم. ولی اگر اهل کار خلاقانه هستید و هنری مینویسید، ادامهی این مطلب را بخوانید تا برایتان از سفرهی بهشتی لغات این روزهایم بگویم.
چرا دایرهی واژگان خود را افزایش دهیم؟
حتماً شما هم بارها تجربه کردهاید که مدتها ایدهای ناب در سرتان چرخیده ولی وقتی تصمیم به نوشتن آن گرفتید، از انجام کار عاجز ماندهاید. این مسئله یک دلیل دارد، آن هم فقر کلمه است. هربار در نوشتن به بنبست میرسم به کتابخانهام مینگرم و از این که با وجود آن هنوز زیر خط فقر واژه هستم، میشرمم.
ابزار کار نویسنده، کلمه است. هر چه کلمات بیشتری داشته باشد بیشتر، بهتر و خلاقانهتر مینویسد. نویسنده با دایرهی واژگانی گسترده راحتتر و سریعتر با مخاطب ارتباط برقرار میکند و ساختن ایده برایش کار دشواری نیست. کمبود کلمه، باعث میشود متن خلاقانه نباشد که متن غیرخلاقانه را هوش مصنوعی هم مینویسد. متنی که واژههای تر و تازه دارد، ایستا نمیماند و مخاطب با علاقه آن را میخواند.
فقر واژگانی در آثار نویسندگان و گفتار مردم، از مسائل مهمی بود که هوشنگ مرادی کرمانی در مسترکلاسش به آن پرداخت. استاد از خاک خوردن واژگان زیبا و متنوع زبان فارسی و استفاده از یک کلمهی معمولاً خارجی به جای دهها کلمه شاکی بود. مثلاً میگفتند در فرهنگ و زبان فارسی هدیه برای هر مناسبت اسمهای متفاوتی دارد؛ مثل چشمروشنی، خونهنویی، پیشکش، عیدی، سوغاتی، یادگاری، جایزه، پاداش و…؛ ولی ما عادت کردهایم به جای همهی اینها بگوییم کادو. یا در پاسخ به همه چیز میگوییم «اوکیه» که فاجعهای از این بالاتر نیست؛ چون دیگر نه برای بیان احساساتمان زحمتی میکشیم نه توصیف چیزی و خب ظاهراً همین طوری اوکی است. منتظر ماندم درد دلهای استاد تمام شود تا به راه حل برسیم؛ راه حل این بود که دایرهی لغات خود را افزایش دهید! به نظرم رسید شاید پاسخ به این سؤال واقعاً همین اندازه بدیهی است. هر کس باید خودش تنهایی جور بیکلمگیاش را به دوش بکشد و آن قدر بخواند تا کلمه به مغزاستخوانش رسوخ کند.
طرح مسئله خوب است اما کافی نیست.
چگونه دایرهی واژگان خود را افزایش دهیم؟
ناامید نشوید. باید بدانید راز افزایش دایرهی لغات همان ورق زدن لغتنامه است؛ ولی با قصدی که ما داریم باید آدابش رعایت شود.
هنگام نوشتن به صندوقچهی کلمات خود اکتفا نکنید. اگر فکر میکنید برای یک واژه میتوان مترادفهای بهتری به کار برد آن را در سایت واژهدان جستوجو کنید و از چند لغتنامه، همزمان بهره ببرید. مثل خودم که برای نوشتن این پاراگراف به جای «کیسه»، «صندوقچه» را یافتم که از بیکلاسی جلوگیری شد.
یکی از اولین درسهایی که در مدرسهی نویسندگی آموختم «کلمهبرداری» بود. به این معنا که حین مطالعه وقتی به کلمه یا ترکیبی خاص برمیخورید، آن را در یک دفتر مخصوص به این کار یا فایل ورد یا در نت تلفن همراه خود ثبت کنید. اگر معنایش را نمیدانید، کلمه را در لغتنامه جستوجو کنید و معنایش را هم بنویسید. هر وقت توانستید به این کلمهها بازگردید و آنها را مرور کنید.
شما برای افزایش دایرهی واژگان خود به قصد خلق آثار هنری، نمیتوانید به یک سبد مطالعاتی معمولی اکتفا کنید. نویسندهای که نیاز به واژه را در خود مییابد، باید آثار متنوعی را مطالعه کند. هرگز از شعر، متون کهن و ترجمههای ناب فارسی غافل نمانید. کلمهبرداری از این آثار و اندوختن آنها به کیسه، ببخشید صندوقچهی شما، آن را به گنجینهی نابی تبدیل میکند که گاهی برای به کار بردن یک واژهی نورسیده خود را ملزم به نوشتن یک مطلب میکنید. گنج زبان فارسی مملوء از کلمات و ترکیبات تازه و زیبایی است که هنرمندانِ پیشرو فارسی زبان، از صدها سال پیش آنها را ساختهاند و همچنان به نیکی در متن مینشینند؛ ولی به خاطر بیگانگی ما با خودمان، این واژهها غیرفعال شدهاند.
سفرهی بهشتی که از آن گفتم، همین است. حل مسئله. با این روش کتابهایی که قبلاً خوانده بودم را هدفمند و با دقت بیشتری میخوانم. میبینم چه واژههای ارزشمندی که بیتفاوت از کنارشان میگذشتم و در غم فقدانشان افسوس میخوردم. بعد از گذرندان کلاس نویسندگی خلاق، استاد کلانتری سخاوتمندانه جلساتی با عنوان «یک لقمه لغت» با هدف افزایش دایرهی لغات برگزار میکند و آنجا من و دوستانم از برنامهی مطالعاتی یکدیگر آگاه و لقمههایمان را با هم شریک میشویم و تمرینهای پیشنهادی استاد را انجام میدهیم. در این مدت کوتاه حتی نسبت به مدتی که کلمهبرداری را آغاز کرده بودم، واژههای بهتری وارد نوشتههایم شده. اگر شما هم دوستان نویسا یا علاقهمند به موضوع افزایش دایرهی واژگان دارید، این تمرین را با هم انجام دهید. دربارهی آنها با هم حرف بزنید و به تأثیر آن بیفزایید.
2 پاسخ
ممنون از مطالب آموزنده ت عزیزم🌹
مرسی از نظر ارزشمندت بیتا جان.