مریم نانکلی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ایجاز با انتخاب اسم مناسب برای شخصیت داستان

نام شخصیت‌ها می‌تواند وسیله‌ای برای پیش‌برد داستان باشد. این وسیله اطلاعاتی مانند فرهنگ، عقیده‌ی خانوادگی، نژاد و نوع روابط میان شخصیت‌ها را به خواننده می‌دهد.
اگر شما هم به ایجاز در متن معتقدید، می‌توانید با یک نام‌گذاری دقیق برای شخصیت‌های داستان از بسیاری اضافه‌گویی‌ها جلوگیری کنید. اما هرگز این اطلاعات دادن را با انتخاب نامی که معنایش ویژگی‌های اخلاقی شخصیت یا درون‌مایه‌ی داستان را بیان می‌کند، اشتباه نگیرید. این کار داستان شما را مصنوعی می‌کند؛ یا ممکن است فکر کنید با گذاشتن این نام اطلاعاتی درباره‌ی شخصیت به خواننده داده‌اید ولی اگر خواننده متوجه قصد شما نشود، در روند خواندن داستان دچار ابهام خواهد شد. این‌گونه نام‌گذاری برای یک داستان حرفه‌ای و جدی باب نیست و در آثار شعاری، تمثیلی و حکایت‌ها کاربرد دارد. البته اگر بتوانید به دور از کلیشه‌ها و ظریفانه این کار را انجام دهید، چه بسا نکته‌ای به اثر بیفزایید و زیبایی آن را دو چندان کنید. مثلاً در سریال «در چشم باد» بیژن جوانی جسور است. او در حادثه‌ی محرکِ داستان با یک هواپیمای جنگی، تنهایی به جنگ دشمن می‌رود. این تداعی کننده‌ی نبرد تن به تن بیژن در شاهنامه است. شاید خالق اثر با این نام‌گذاری می‌خواهد بگوید همه‌ی قصه‌های گذشته افسانه نیست و همواره در حال تکرار شدن است؛ ولی واضح است که قصد او دادن اطلاعات درباره‌ی شخصیت نبوده و مخاطب بدون دانستن قصه‌ی بیژنِ شاهنامه دچار ابهام نمی‌شود.

چگونه نام‌گذاری هدفمند، داستان را موجز می‌کند؟

 

معرفی قومیت، سلیقه و فرهنگ خانوادگی شخصیت

در نام شخصیت اطلاعاتی درباره‌ی قومیت، فرهنگ و جهان‌بینی خانواده‌ی او نهفته است. نیازی نیست سربازهای یک سربازخانه یا دانشجویان یک خوابگاه را تک‌تک با نام شهر و پیشینه‌ی خانوادگی معرفی کنید. یک نام می‌تواند بخش زیادی از این کار را انجام دهد.
نام در داستان بیان‌گر اختلافات طبقاتی، فرهنگی و اعتقادی است. نام‌های مذهبی فرزندان یک خانواده و نام‌های ناآشنای باستانیِ خانواده‌ی دیگر، بدون توضیح بیش‌تر تفاوت فرهنگی آن‌ها را نشان می‌دهد. این اطلاعات می‌تواند فقط مربوط به پیشینه‌ی خانوادگی نباشد؛ مثلاً تفاوت نوع نام فرزند اول و آخر، روند تغییرات فکری خانواده را بیان می‌کند.
نام فرزندان می‌تواند ناشی از آرمان‌ها و حوزه‌ی فعالیت والدین باشد. فرزندان با نام‌های ماهور و همایون، مخاطب را منتظر برخورد با والدین موزیسین می‌کنند. اما اگر این اتفاق نیفتد او می‌داند حتماً با اشخاصی رو‌به‌رو است که به موسیقی علاقه دارند و احتمالاً حسرت موفقیت در آن را می‌خورند.

 

اشاره به گذشته‌ی شخصیت

نام شخصیت می تواند اطلاعاتی درباره‌ی گذشته‌ی او بدهد بدون کلمه‌ای توضیح درباره‌ی آن.
«قیز بس»، «دختر بس» یا همان «خانم بس» معروف سریال «پس از باران» نشان می‌دهد کسی از تولد این دختر خوش‌حال نشده. شرایطش در خانه‌ی پدری قابل حدس است. پس خالق اثر لزومی برای پرداختن به گذشته‌ی او نمی‌بیند و مخاطب فقط شاهد زندگی مشترک او است. فقط با یک اسم اطلاعات زیادی درباره‌ی گذشته، کمبودها، نیازها و دلایل برخی عقده‌گشایی‌هایش داریم.
یک اسم علاوه بر اینکه می‌تواند از سیاه شدن ده‌ها صفحه جلوگیری کند، به اثر شما جذابیت می‌بخشد. مخاطب کنجکاو و با داستان همراه می‌شود. او از پی بردن به مقصود شما لذت می‌برد.
«بیژن» مرد گرفتار و افسرده‌ی سریال «وضعیت سفید» رابطه‌ی خوبی با فرزندانش ندارد و تلاشی هم برای بهبود آن نمی‌کند. او در جایی از داستان اعتراف می‌کند که این مسئله موجب افسوس او است. نام هر سه فرزند او با «شَه» آغاز می‌شود. در اول داستان معلوم می‌‌شود که پدر این نام‌ها را انتخاب کرده. پس او در گذشته نسبت به فرزندانش سرد و بدخلق نبوده. آیا این شیوه‌ی نام‌گذاری بیان‌گر شوق بیژن برای پدر شدن در جوانی نیست؟

 

شناخت ویژگی‌های شخصیت

به جای انتخاب نامی که معنایش حاوی ویژگی‌های شخصیت است، این کار را با نامی انجام دهید که توسط خود شخصیت یا دیگران برایش انتخاب می‌شود.
واکنش شخصیتی که کار فنی بلد نیست و او را «مهندس» صدا می‌زنند به این نام‌گذاری، جنبه‌هایی از ویژگی‌های او را نمایان می‌سازد.
چگونگی خطاب کردن شخصیت‌ها توسط یکدیگر، معانی مهمی دارند.
در رمان «ژان کریستف» آدا، کریستف را «کریستی» صدا می‌زند. آدا تنها کسی است که نام او را مخفف می‌کند. این بیان‌گر سبک‌سری و بی‌توجه بودن به نامی است که در نظر دیگران گرامی و آدا به آن بی‌توجه است. عاقبت هم معلوم می‌شود واقعاً قدر او را ندانسته‌ است.
گذاشتن نامی غیر از نام اصلی شخصیت، علاوه بر معرفی صاحب نام، ویژگی‌های شخصیتِ نام‌گذار را نیز نشان می‌دهد.
در فیلم «لبخند مونالیزا»، همه دختر را «بتی» صدا می‌زنند غیر از مادرِ سخت‌گیر و پایبند به اصولش که همواره او را «الیزابت» می‌نامد. خالق اثر با این روش مدام میزان اهمیت مادر به سنّت را به مخاطب یادآور می‌شود.

 

تاثیر نام در طرح داستان

بر خلاف نگاه رایج که تصور می‌شود نام باید با شخصیت هم‌خوانی داشته باشد، شخصیت داستان می‌تواند نامی خلاف فرهنگی که در آن حضور دارد، داشته باشد. مثل آخوندی که نامی غیرمذهبی دارد. او با این‌که نامش را عوض کرده ولی هنوز بعضی‌ها او را با نام قبلی‌اش صدا می‌زنند. این موضوع جدالِ عقیدتی او با خانواده‌اش است.
نام می‌تواند بیان‌گر حوادث رخ داده یا رازهایی در داستان باشد که به مرور فاش می‌شوند. وقتی نام فرزند اول امیربهادر و نام سایر بچه‌ها میثم، محدثه و مبینا است، مخاطب به این نام‌گذاری مشکوک می‌شود. می‌توانید در ادامه‌ی داستان او را متوجه کنید که امیربهادر حاصل ازدواج اول مادر با یک خان‌زاده بوده است. یا ممکن است دلیل نفرت یک شخصیت از نامش این باشد که نام پدربزرگی که عامل همه‌ی بدبختی‌های او است را رویش گذاشته‌اند. این‌گونه می‌توانید به وسیله‌ی نام‌، قسمت‌هایی از طرح داستان را پیش ببرید.

 

10 پاسخ

  1. سلام عزیزم. عالی بود. من که لذت بردم از این تحلیل موشکافانه شما. ممنونم عزیزم که با ما به اشتراک گذاشتین🙏🏻❤️🌹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *