امسال از پرثمرترین سالهای عمرم بود. هر روزِ شاگردی در مدرسهی نویسندگی پربارتر از روز قبل سپری میشود. هنوز باور نمیکنم میزان بالای تحول نگرش، رسیدن به ایدههای نو و گسترش دایرهی واژگانم در چه مدت کوتاهی رخ داده است.
این تغییر به خاطر افزایش تعداد کتابهایی که میخانم نیست. در سال گذشته بیش از پیش در کتابها حاشیهنویسی کردم و حین مطالعه یادداشت برداشتم. بعضی کتابها را دوباره خاندم و تقریبن دربارهی همهی آنها نوشتم.
بعد از یک عمر ادعای بچه درسخان بودن و کتابخانی اعتراف میکنم به تازگی معنای حقیقی مطالعه را دریافتم؛ با دیدن تغییری که در اثر مطالعه در نحوهی اندیشیدن و نوشتنم به وجود آمده. مطالعه فقط خاندن کتاب برای کسب اطلاعات و لذت نیست. مطالعه یعنی:
🔹️تحلیل و بررسی
مطالعه تلاش برای درک عمیق همهی واژههای یک کتاب است. نگذشتن از حتا یک جمله. تلاش برای فهمیدن منظور نویسنده و تحلیل و تفسیر دیدگاههای او.
وقتی برای دومین بار سراغ کتابی برویم از کلماتی که در صفحههای کتاب میبینیم عبور میکنیم و به چگونگی رسیدن نویسنده به محتوای کتاب میاندیشیم. به زاویهی نگاهش به موضوع. با پی بردن به نحوهی نگرش او، اندیشههایش را با اندیشههای سایر صاحبنظران مقایسه و بررسی میکنیم و در نهایت دربارهی رد یا قبول خاندهها و بازاندیشی در باورهای قبلی خود تصمیم میگیریم.
🔹️دانشاندوزی
ما کتاب میخانیم تا دانش کسب کنیم؛ ولی معمولن آن را همسان دریافت اطلاعات میدانیم. کسی که کتاب تاریخ میخاند و از نحوهی عملکرد پادشاهان آگاه میشود به درکی مشابه با کسی که روایتهای مختلف از یک واقعهی تاریخی را میخاند تا خودش دربارهی آنها نتیجهگیری کند نمیرسد.
حجم زیادی از اطلاعات با خاندن چند کتاب و جستوجو در گوگل وارد مغز ما میشود ولی نامش دانش نیست.
دانش ذرهذره با گذر زمان و تعمق در اندیشههای مختلف حاصل میشود. به همین دلیل درس خاندن در نظام آموزشی ما نامش مطالعه نیست. ما برای امتحانهای مدرسه و دانشگاه یک منبع مشخص را میخانیم. وقتی نمرهی خوبی میگیریم فکر میکنیم در آن موضوع کارمان تمام شده و دچار توهم باسوادی میشویم؛ در حالی که کتابهای درسی تنها برگی از باغ معرفت است. این دانشاندوزیهای ناقص آسیبزاتر از بیدانشی است؛ زیرا جامعه را پر از شبه متخصص میکند.
🔹️پرسشگری
مطالعهی اثربخش نادانی آدم را به رخش میکشد و او را برای ادامهی راه ترغیب میکند. او با خاندن یک کتاب نه تصور عالم شدن که احساس تهی بودن میکند.
مطالعهی چنین فردی به خاندن کتاب محدود نمیشود. صحبت با یک متخصص، شنیدن نظرات گوناگون، دیدن یک مکان و حتا تماشای یک فیلم میتواند بخش مهمی از مطالعه باشد.
🔹️ژرفاندیشی
کسی که برای فهمیدنْ همهی این مراحل را میگذراند به اندیشهورزی عادت میکند. از سطح مفاهیم میگذرد و ژرفاندیش میشود.
ژرفاندیشی معنای اصلی مطالعه است. یادگیرندهی جدی برای درک یک موضوع به خاندن کتابهای محدود بسنده نمیکند. او با بررسی کتابهای مرجع به آثار پیش از آنها میرسد و پیگیریاش همواره جزئیتر و دقیقتر میشود.