مریم نانکلی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چگونه تغییر شخصیت داستان را نشان دهیم؟

یکی از مهم‌ترین انواع داستان داستانی است که با هدف نشان دادن روند تغییر یک شخصیت نوشته می‌شود. این یک روش خوب برای ساخت داستانی شخصیت‌محور همراه با کشمکش است.

در این گونه داستان‌ها پیرنگ با شخصیت آمیخته می‌شود؛ یعنی به خاطر این شخصیت، داستان به وجود می‌آید و جایگزین دیگری نخواهد داشت. به همین دلیل نویسنده باید همه‌ی توان خود را برای پردازش شخصیت به کار بگیرد تا تغییر او برای مخاطب باورپذیر باشد.

چگونه می‌توان چنین داستانی خلق کرد؟

با بررسی عوامل موفقیت داستان «تکنی کالرجو»*، به چگونگی شکل‌گیری این نوع از داستان بهتر پی خواهیم برد:

۱. شخصیت قابلیت تغییر دارد

شخصیت باید ویژگی‌هایی داشته باشد که تغییر کردن او در انتهای داستان معجزه و غیرمنطقی نباشد؛ بلکه به دلیل آشنایی مخاطب با جزئیات شخصیت او، تغییر برایش قابل قبول باشد.

در «تکنی کالرجو» شخصیت داستان مردی است که به یک روتین بیست‌وپنج ساله عادت کرده و جزئی‌ترین رفتارهایش را هم هر روز تکرار می‌کند؛ اما در ابتدای داستان از همکارش درباره‌ی خصوصیات زنان خارجی می‌پرسد. یا در جایی دیگر همکار را نصیحت می‌کند که به فکر پیشرفت و تغییر دادن شرایط شغلی‌اش باشد. نویسنده با این دو دیالوگ نشان می‌دهد که شخصیت داستان اگر چه در روزمرگی گرفتار شده ولی در اعماق وجودش انسانی تنوع‌طلب، کنجکاو و ترقی‌خواه است.

۲. رنج

شخصیت مدت‌هاست شرایط یکسانی دارد و حتا به تغییر آن نمی‌اندیشد. تا زمانی که دلیلی برای تغییر نباشد هیچ‌کس به سمت آن نمی‌رود؛ بلکه خودِ دلیل آدم را به سمت تغییر روانه می‌کند.

در داستان مورد نظر چالش‌هایی که در نظم کارهای همیشگی شخصیت ایجاد می‌شود، او را پریشان‌خاطر می‌کند. مرد تحت فشار ذهنی ناشی از این مسئله به سمت تغییر سوق داده می‌شود.

۳. شرایط قابل درک

نویسنده باید ملموس و قابل درک سختی کشیدن شخصیت را نشان دهد تا مخاطب با او همذات‌پنداری کند. زمانی که شخصیت متحول می‌شود، خواننده نباید غافلگیر شود یا نویسنده هرگز نباید برای توجیه شرایط جدید نیاز به توضیح دادن داشته باشد.

در این داستان نویسنده با نشان دادن اضطراب شخصیت و چالش‌های ناشی از آن که سبب سوءظن به همسرش می‌شود، غیرقابل تحمل شدن وضعیت را نمایش می‌دهد و خواننده انتظاری جز تغییر از شخصیت داستان ندارد.

۴. نشان دادن تغییر

پس از همه‌ی این مراحل شخصیت تغییر می‌کند. اشاره‌ی مستقیم راوی یا خود شخصیت به تحولاتش باورپذیری داستان را از بین می‌برد. نویسنده باید در این مرحله با نشان دادن کنش‌های عینی یا با استفاده از دیالوگ تغییر شخصیت را نشان دهد.

در انتهای این داستان وقتی مرد از نشستن در جای همیشگی و عادت غذایی‌اش پرهیز و از همسرش به نیکی یاد می‌کند، تغییر شخصیت به کامل‌ترین شکل ممکن نشان داده می‌شود.

 

منبع: کتاب «شخصیت‌پردازی پویا». نویسنده «نانسی کرس». مترجم «حسن هاشمی میناباد».
* داستان «تکنی کالرجو». نویسنده «هانیبال الخاص». از کتاب «کالبدشکافی».

#آموزه_نویسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *